رادين رادين ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 20 روز سن داره

نی نی آزی و بابا منصور

نامه ی یک مادر به پسرش

1394/8/19 7:50
نویسنده : آزي
1,611 بازدید
اشتراک گذاری

پسر عزیزم ،عشق من ،قلب من می خواهم تا آنجایی که یادم می آید از خاطرات خودم باتو برایت بنویسم ،از زمانی که متولد شدی لحظه به لحظه با هم بودیم،هر جا می رفتم تو را مانند پاره ای از وجودم با خودم می بردم ،تب می کردی تب می کردم،مریض می شدی مریض می شدم،تشنگی و گشنگی تو راحس می کردم،هر کاری که دوست داشتی به بهترین شکل برایت انجام می دادم،از معلم اسکیت وزبان وشنا از همه کمک می گرفتم که تو همه چیز بلد باشی و احساس شایستگی کنی و از کسی چیزی کم نداشته باشی.نفسم به نفس تو بودوقتی خودت احساس تنهایی کردی و گفتی چرا دوستانم برادر یا خوهر دارند فقط به خاطر تو از خدا خواستم یک فرزند دیگر به ما بدهد و در زمانی که باردار بودم وقتی برای مسابقه ی کاراته به کردستان رفتی احساس کردم که تو را اذیت کردند و تا لحظه ای که باز گشتی زیر باران داخل حیاط برایت دعا می خواندم ،وقتی حس کردم که تو داری از ما فاصله می گیری و به خودت آسیب می زنی چون به همراه من پیش روانشناس نمی آمدی خودم به دنبال روانشناسی رفتم و حتی شب ها مطالعه می کردم که چه طوری به تو کمک کنم ،تمام تلاشم را برای تو کردم و کاملا درکت می کردم و در هر شرایطی دلم نمی اومد باز با تو بد رفتاری کنم هر طوری که بود باز دوستت داشتم ودارم و محبتم را از تو دریغ نمی کردم با وجود اینکه آرزو های خیلی بزرگ برای تو د اشتم و از استعدادو هوشت خبر داشتم ولی باز محبتم را از تو دریغ نکردم چون فکر می کردم که من مالک تو نیستم که انتظار داشته باشم بر اساس آرزو های من عمل کنی،تا آنجایی که می دانستم تلاشم را کردم البته شاید از نظر تو کار من بی اشکال نبوده ولی من در اون حدی که خودم می دونستم درسته و کتاب ها به من می گفتند عمل کردم ولی دیگر آن انرژی را برای کمک به برادرت ندارم از تو می خواهم به پاس زحماتی که برای تو کشیدم به برادرت کمک کنی و دستش را بگیری برادرت نیاز به کمک دارد خیلی ساده و مهربان است باید مواظبش باشی که در این جامعه خطرناک آسیب نبیند و هر کمکی که نیاز دارد از او دریغ نکن .امیدوارم هر دوی شما خوش بخت شوید و هر دو در آینده همسر مهربان و با ایمان نصیبتان شود و خودتان هم شوهران خوبی برای آنان شوید و به همسرتان ظلم نکنید و وفادار باشید و در عین حال که مهربان هستید در خانه مدیریت کنید چون فرزندان نیاز به پدر با تدبیر دارند و برای کانون خانوادگی گرم باید پدر مدیر و مدبر باشد و برای اینکه فرزندانتان به طرف دوستان نا باب نروند کانون خانوادگیتان را گرم کنید و در زندگی هر مشکل و مسئله ای پیش آمد فقط با دیالوگ و صحبت از همان اول حلش کنید نگذارید سوئ تفاهم در وجود شما ریشه کند ،هر برداشتی که از کار یا صحبت هم کردید فوری مطرح کنیدو با هم صحبت کنید تا سوئ تفاهم ها حل شود .اگر از اول در خانه حرف دلتان و برداشت های خود را با دیالوگ و صحبت مطرح کنید کمتر دچار مشکل خواهید شد ،سعی کنید هیچ وقت برای یکدیگر احساس مالکیت نکنید در کنار هم باشید ودر هر شرایطی به همدیگر عشق بدهید و به خواسته یکدیگر خصوصا فرزندانتان احترام بگذارید و خواسته ی خود را به آنان تحمیل نکنید .

من با عشق شما را به خداوند عزیزم می سپارم و آرزوی سعادت و خوشبختی را برای شما و فرزندانتان دارم.

آمین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)