رادين رادين ، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره

نی نی آزی و بابا منصور

پسرم شکر خدا 3 ماهه شد

1391/10/16 8:59
نویسنده : آزي
1,235 بازدید
اشتراک گذاری

سلام گل مامان. عزیزم یه مدت بود خیلی خیلی درگیری داشتیم. واست نمی گم که همیشه روزهای خوشت یادمون بیاد. واسه همین نتونستم به وبلاگت سر بزنم. به امید خدا ٢ روز دیگه ٣ ماهت تموم می شه و می ری تو ٤ ماهگی. کلی هم عکس و فیم این مدت ازت گرفتیم  که بعد سر فرصت برات می زارم. عشقم ماشا الله دیگه حسابی منو بابایی رو می شناسی و برامون ذوق می کنی ولی نمی دونم چرا برعکس بقیه ی بچه ها وقتی  می بریمت بیرون انقدر می ترسی و استرس می گیری. یا خودتو مچاله می کنی و چشاتو سفت می بندی تا بیاریمت  خونه و یا هنوز از خونه نزدیم بیرون شروع می کنی گریه و جیغ و داد تا بیاییم خونه. چند شب پیش با  بابایی رفته بودیم رستوران رادین!!! ولی انقدر اونجا آبروریزی کردی که ٥ دقیقه بیشتر نموندیم و برگشتیم خونه. دستت درد نکنه ولی ما که از تو ناراحت نمی شیمم. هر چی  شما بگین گلم. نمی خوام اذیت بشی عشقم. من که دیگه از بس برات لباس شستم و بهت رسیدگی کردم  کمر ندارم هنوز چند ماه نگذشته. خیلی هم بغلی شدی ولی خوب چه کنم تحمل  ندارم گریه کنی و نگاهت کنم. می بوسمت عشقم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

رها
23 دی 91 23:13
فقط ببینمتتتتتتتتتت ازززززززززی کشتمت به قرعان دارین جونی خاله تا میتوننننننننننننننی اذیت کن افرین یا عکس رادینو میزارررررری یا میام اونجا لهتون میکنم میریزمتون تو الویه
خانمی
1 بهمن 91 19:57
3 ماهگیت مبارک گل پسر.....منم دقیقا با رها موافقم..عکس بزار
نگین مامان رادین
5 بهمن 91 17:59
ای جونم 3 ماهگیت مبارک گل پسرم دیگه داری برا خودت اقایی میشی ،خوب مامانش بچه ام ددری نیست می خواد تو خونه بمون از طرفی چون خوشمل و خوردنیه می دونه بره بیرون چشش میزنند.