پسر نازنینم
سلام عزیزم یه مدته دیر به وبت سر می زنم. ببخشید خیلی سرم شلوغه.
عشق مامانی دیگه داره واسه خودش مردی می شه. جون دلم. ولی تازگی ها یاد گرفتی بدجور جیغ می زنی. آخه چرا مامان؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ لوس شدی نه. فهمیدی وقتی جیغ می کشی منو بابایی تسلیم می شیم نامرد؟ قربونت بشم. چند شب پیش بردیمت دسته ی عاشورای حسینی خیلی تعجب کردی تازه وقتی سر و صدای تبل و سنج و ... رو شنیدی دستتو می رقصوندی فکر کردی آهنگه خخخخخخخخ عشقم همچین زل زده بودی به دسته و پرچم و ... که اگه تا یک ساعت دیگه هم نگهت می داشتیم تکون نمی خوردی.
منو بابا خنده مون گرفته بود چون خیلی بد غذا هستی و باید با کلی ادا و اطوار بهت غذا بدیم پیشنهاد دادیم که شبا شامتو بیاریم اونجا بهت بدیم. چون اصلا هواست نیست چکارت می کنیم
دیروز با یه نی نی 6-7 ماهه آشنا شدی جالبه تو که این همه همه رو اته می کنی و می زنی اصلا کاری باهاش نداشتی با لبخند نگاهش می کردی و حتی جواب اته کردنای اونم نمی دادی پسر خوبم انگار فهمیده بودی ازت کوچیکتره اذیتش نکردی کلا پسرم ضعیف کش نیست باریکلااااااااااااااااااا جیجر مامی راستی از بس یه مدته می بریمت دکتر و در موردشم با دیگران حرف می زنیم یاد گرفتی می گی دکتر!!!!! آخییییییییییی عزیزم هنوز هیچ نشده با دکتر آشنا شدی جیجر مامان؟