پا. دست. آهنگ
پاهای ناز پسرم
عزیز دلم نمی دونم چرا انقدر پاهای کوچولو و خوشکلتو دوست داری. همه اش می گی پا پا پا و به هر چی که به پا مر بوط می شه بشدت علاقه داری. به کفش جوراب و رو فرشی. تو خونه اصلا بدون جوراب نمی گردی اگرم بابایی از پات درشون بیاره داد و بیداد راه می ندازی و می گی پاااااااااااااااااااااااااااااا
یا مجبورمون می کنی هی رو فرشی پات کنیم بعد باهاشون با ذوق راه می ری ولی چون تو این کار حرفه ای نیستی از پات در میاد دوباره جیغ می زنی پاااااااااااااااااااااااااا که یعنی بیایین پام کنین.
وقتی هم حوصله ات سر می ره می خوابی با پاهات بازی می کنی یا با خنده بمن نشونشون می دی منم با ذوق پاهاتو گاز می گیرم و تو می خندی انگار غلغلکت میاد.
البته از دستکش هم خوشت میاد و می گی دکه یعنی دست کش یا دس که. و کاربردیترین کاری که با دستهات انجام می دی در وهله ی اول خرابکاریه بدش رقصوندن دستات موقع شنیدن آهنگه و یا دست زدن است. کلا عاشق آهنگی و درمون تمام غمهات شنیدن موزیکه اگه در حال گریه هم باشی با شنیدن موزیک آروم می شی و می رقصی و دستاتو می رقصونی. مربیهای مهدت همه شون می گن تو یا آخرش خواننده می شی یا موزیسین. ولی گلم هیچ فرقی نداره چه خواننده چه موزیسین فوتبالیست مهندس و ... هر چی که بشی از ته دلم امیدوارم موفق و خوشبخت باشی همیشه از زندگیت راضی و خوشنود باشی. نفسم. می بوسمت هزارتا