رادين رادين ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 24 روز سن داره

نی نی آزی و بابا منصور

پسرم. نفسم معذرت می خوام

1392/10/22 10:21
نویسنده : آزي
785 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم عشق مامان پسر خوب و مهربونم . الهی قربون اون خنده هات بشم مامان اومدم ازت عذر خواهی کنم بخاطر تمام خستگیهام و ناتوانیهام. بخاطر همه ی بی حوصله گی هام. ببخشید.

می دونم اونجور که باید توانایی رسیدگی بهت رو ندارم عشقم. نمی شه هم بخاطر شرایط سختم از تو انتظار داشته باشم منو درک کنی یا کمتر بچگی کنی عزیزم. یه مدته بابایی واسه کارش رفته شهرستان. منو تو تنهاییم و من مسئولیت رسیدگی به تو رو یه نفره دارم. خیلی خسته می شم عزیزم . هم باید ببرمت مهد بعدش برم سرکار. بعد بیاییم خونه و اون موقع که تو تازه منو می بینی و خوشحالی و دوست داری باهام بازی کنی من خسته هستم و کلی کار دارم. از غذا پختن و رسیدگی بتو و آماده کردن وسایل فردای مهدت و نظافت خونه و ... بهمین خاطر کمتر می رسم باهات بازی کنم. یه کم غرغرو شدمو بهت زیادی گیر می دم که آروم بشینی. آخه من روی تو خیلی حساسم و هی دنبالتم که نکن بکن... بعد روز ٥ شنبه جمعه دیگه واقعا از دستت کلافه بودم. ولی شنبه که خاله پریسا بهم گفت تقصیر خودم هست بزارم آزاد باشی که بازی کنی. وقتی فکرشو کردم دیدم من زیادی روت حساسم. دیروز فلش کارتهاتو جلوت گذاشتم کلی باهاشون سرگرم بودی و اصلا اذیتم نکردی براتم برنجک و پفیلا گذاشتم با خوردنشون وقت گذرونی کردی شبم یه ساعتی رو پام تلویزون نگاه گردی در حالیکه صورتتو به صورتم چسبونده بودی. یواش یواش خوابت گرفت، بهت شیر دادم و خوابیدی. الهی بمیرم برات مامان چقدر بچه ی خوبی بودی بعد من چقدر مامان بدی بودم که انقدر شکایتتو پیش بابایی و مامان مهین کردم. آخی مامان کلی بوسیدمت و ازت معذرت خواستم جونم

آهان یادم رفت بگم این مدت که بابایی نبوده خیلییییییییییییییییییییییییییییی دلتنگش بودی و همه اش بغض می کنی و می گی بابا. یا از خواب می پری و بابایی رو صدا می زنی. نمی دونم چرا انقدر بهش وابسته ای عزیزم. این کارات بابا رو اونجا غصه دار می کنه. آخه بعضی وقتها یه هو می دوی می ری سمت در هال با بغض در حالیکه اشکات تو چشات جمع شده می گی بابا ... بابا ... بابا...

وقتی بابایی زنگ می زنه مکالمه ی شما دیدنیه با ذوق برای هم ابراز احساسات می کنین تو همه اش می خندی و می گی بابا . بابایی هم می گه جونممممممممممممم عزیزممممممممممممممممم نفسم باباااااااااااااااااااااااا قربونت بشممممممممممممممممممممم و  کلی حرف دیگه. منم هی بهتون می خندم که نگاه کن انگار عاشق و معشوقن خخخخخخخخخخخ.

ولی جدای از این حرفها خیلی دلم واست می سوزه اینجوری ناراحتی و باباتو می خوای دل آدم برات کباب می شه وقتی اینجوری می کنی. خیلی روزای سختی داریم و امیدوارم زودتر به خوشی و سلامتی بگذره الهی آمین

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)