تعطیلات پرنده ی مامی
سلاممممممممممممم پرنده ی نازنینم. خوبی مامان؟ می دونی چقدر دوستت دارم نه؟ مامی جون یه مدته درگیر هستم وقت نمی کنم بیام وبتو آپ کنم. تا اینکه خاله مریم مهربون ازم شکایت کرد منم اومدم که به قولی که داده بودم عمل کنم و برات مطلب بزارم. عشقم این روزا خیلی واسه دندونات اذیتی پس کی دندون در میاری مامان؟ چند ماهه که داری لثه ها تو می خوارونی گلم دلم برات کباب شده . بد غذا هم شدی باید با هزار قر و ادا بهت غذا بدم جونم. وقتی هم که غذا می خوری حسابی خودتو کثیف می کنی ولی این چند روزی که تعطیلات بودم خیلی خوب بود چون همه اش پیشم بودی جوری که وقتی شنبه ازت جدا شدم حسابی دلم برات تنگ شد. تازه تو تعطیلات رفته بودیم خونه خاله فرشته. خاله فاطیما و فرزین هم از تهران اومده بودن و با علی و مبینا و فرزین حسابی عشق کردی اونا بازی می کردن تو هم وسطشون. جونممممممممممممممممممممم. پسر نازم الان دستتو می گیری به مبل ها و بلند می شی ولی زیاد تعادل نداری و ممکنه بیفتی وقتی هم که یواش می افتی چون تا حالا درد رو نمیشناختی گریه ات می گیره منم می پرم می گیرمت و حسابی می بوسمت تا آروم بشی
دو سه روزی هم هست که تو مهد می زارنت تو تخت خواب خیلی خوشت اومده عزیزم ولی دیگه مهد خالی شده همه ی بچه ها رفتن بجز تو و یکی دو تای دیگه اخه اکثر مادرا معلم هستن و دیگه الان تعطیلاتشونه.