رادين رادين ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره

نی نی آزی و بابا منصور

اولین بیماری سخت رادین کوچولو

الهییییییییییییی مادرت برات بمیره سلام عشق مامانی رادین جان این 2 هفته منو بابایی مردیم و زنده شدیم عشقم. 2 هفته کامل مریض بودی سرماخوردگی ویروسی. ولی چه مریضی پدرت دراومد. اسهال و استفراغ شدید. تب بالا. آبریزش بینی سرفه چرک سینه. بی اشتهایی و... حتی حاظر نبودی شیر منم بخوری. اگرم می خوردی مثله آبشار بالا می اوردیش. دیگه منو بابایی داشتیم می مردیم از ناراحتی و غصه انگار زیر جگرم آتیش روشن کرده بودن شب تا صبح ناله و گریه می کردی و بالا می اوردی و منو بابا بالا سرت بیدار بودیم و گریه می کردیم. بماند چقدر بهت رسیدگی کردیم و تمام مدت 2 تا در بست در خدمتت بودیم ولی ای کاش سلامت بودی همه ی این خستگی ها فدای یه تار موت. 3 تا دکتر بردیمت تا الا...
20 مهر 1392

دقه دقه یا ق ق ق

عشق مامانی پسر گلم دیگه کامل راه می ره شکر خدا و یه چند روزی هم هست صداهای عجیب از خودت در میاری انقدر بامزه می گی که می خوام بخورمت. رادین گلم یا می گه دَقَ دَقَ یا قِ قِ قِ خیلییییییییییییییییییییییییییییی ناز و بامزه قربونه اون دَقَ دَقَ گفتنت بشم من ...
8 مهر 1392

کت دزفول

عزیز دلم جمعه هفته پیش با خانواده ی دوستام رفتیم کت های دزفول. اونجا خیلی بهتون خوش گذشت و کلی هم آب بازی کردی. فقط چونه ات از سرما بشدت می لرزید که هم باعث ناراحتی ما شد هم خنده. یواش یواش که به آب عادت کردی دیگه نمی شد از آب بیرونت بیاریم. جالبه که تو اون سرو صدا از خستگی خوابت هم رفت. بعدشم که خونه اوردیمت حمام کردمت که اونجا هم آب بازی رو ول نمی کردی. بعدم از خستگی خوابت برد اونم چه خوابییییییییییییییییییی نفسم اینم بعد از حمامته که غش کرده بودی دیگهههههه... تازه مامان موهاتون خوکشل برات درست کرده بود:   ...
23 شهريور 1392

رادین کوچولوی مامانشه

عزیز دلم یکی از دوستای خانوادگی مامان مهین به اسم خانم مسلم که خیلی هم سنش زیاده و چشمهاش اصلا نمی بینه برات در کمال تعجب همه یه تونیک شلوار راحتی دوخته که خیلی ناز و خوشکله وقتی ازش پرسیدن شما که چشمهات دید خوبی نداره چطوری اینو دوختی گفته با ذره بین درستش کردم. این لباس جدای از قشنگیش خیلی برام ارزش داره چون توش دنیایی از عشق و محبت هست. واقعا دستش درد نکنه: اینم عکسهایی از رادین: رادین در حال فرار: رادین در حال کشیدن روروئکش:   ...
12 شهريور 1392

کبوتر چاهی یا مرغ عشق؟

      عزیز دلم پسر خوب و نازم روز به روز بیشتر بامزه و شیطون می شی و به دل من و بابا می شینی. عزیزم صداهای خیلی جالبی از خودت در میاری گاهی وقتا مثله کبوتر چاهی می گی کوووو کووووووو یا اینکه مثله مرغ عشق با یه صدای گرفته و از ته گلوت می گی اِ اِ اِ اِ اِ   ...
10 شهريور 1392