رادين رادين ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 23 روز سن داره

نی نی آزی و بابا منصور

عزیزم یک سال و نیمه شد

رادین مامان قربونت بشم گلم امروز 18 فروردین یه سال و نیمه شدی به سلامتی انشا الله هزار ساله بشی به صحت و سلامت گلم. باید 4 شنبه ببرمت واکسنتو بزنم خدا کنه زیاد اذیت نشی خیلی برات ناراحتم هنوز حسابی جون نگرفتی دوباره واکسنو تب و ... اوههههههههههه
18 فروردين 1393

پسر داشتن

  پسرم نازم همه ی زندگیم سلام تو وب دوستم رها دیدم در مورد دختر نازش مطلب نوشته بود منم بر آن شدم که در مورد پسر گلم بنویسم: پسر یعنی یه اتاق پر از توپ و تفنگ و ماشین  اتاقی پر از رنگهای آبی و سبز و قهوه ای پسر یعنی کله گفتن و سر زدن به هم و گفتن آخ هم زمان پسر داشتن یعنی کلاه و کفش های اسپرت کوچک یعنی کروات و پاپیون و کت ها و کفش های چرم مردونه سایز کوچک پسر یعنی عاشق موزیک و موسیقی بودن یعنی پسرونه رقصیدن و گفتن آهههه بیا اوه و کلی صداهای پسرونه ی دیگه موقع شنیدن آهنگ و سر و گردن چرخوندن  پسر یعنی رقص هلکوپتری و رپی یعنی عاشق آهنگ های ریتمیک خارجی بودن پسر یعنی یه کمد پر ...
18 فروردين 1393

سال 93

گل مادر پسرکم امسال دومین سالی بود که همراه ما بهار رو دیدی ولی یه فرق با پارسال داشت اونم این بود که امسال بهتر بهار رو درک کردی وقتی خارج از شهر می رفتیم توی طبیعت کلی بهت خوش می گذشت اون همه چمن و سبزه و درخت و آب و مرغابی و غاز و ... دیدی و بازی کردی چقدر ذوق می کردی و می گفتی ولم کنین برم. تو روستا کناز رود آب و برکه دنبال الاغها و بوقلمونها رفتی با دست و دهنت صدای بوقلمونا رو تقلید می کردی و برای غاز و اردک و مرغابیها نون می نداختی بخورن. کلی هم ازت فیلم و عکس گرفتیم جون دلم. و از ذوق کردن و تعجب تو لذت می بردم عزیزم. دیگه واسه خودت مردی شدی و حس استقلال داری دوست داشتی ولت کنیم خودت بری و وقتی هم خسته می شدی می اومدی و می گفتی بغل. ی...
16 فروردين 1393

سال نو مبارک

عشق مامان امسال دومین سالیه که کنار تو به استقبال سال جدید می ریم که البته اگه بارداریمم حساب کنم می شه سال سوم!!! امیدوارم امسال سال خیلی خوبی برای تو و ما و بقیه ی مردم باشه. امیدوارم سالی سرشار از خوشی و سلامتی و آسایش برای تو عزیز باشه. همیشه سلامت و شاد باشی گلم. مشکلات ما هم حل بشه الهیییییییییییی امین. سال نو بر همه بخصوص فرزند دلبندم مبارک یه سری پوستر سالنامه هم برات طراحی کردم که بدم به آشناها ولی متاسفانه هر کاری می کنم حجمش اونقدر پایین نمیاد که بزارمش تو وبت.   ...
17 اسفند 1392

یه اتفاق بد بد بد بد بد بدبدبد

عزیزم پسر نازنیم نمی دونم چجوری شروع کنم و از کجا بگم. امروز 3 شنبه 29 بهمنه . واییییییییییی چقدر گفتن در مورد این اتفاق برام سخته از کجا شروع کنم بگم؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!! الان 11-12 روزی از اون اتفاق شوم می گذره هیچ فرصت نداشتم بیام وبتو آپ کنم یا اگه داشتم اصلا روحیه شو نداشتم. جمعه ای که گذشت نه... جمعه هفته ی گذشته بابا از مسافرت اومده بود منم کلی کار عقب افتاده داشتم که انجام بدم خوشحال بودم که اومده مواظبت باشه تا من به کارام برسم آخه وقتی نیستش تو همه اش بهم آویزونی و نمی زاری به هیچ کاری برسم. خلاصه بابا با سه چرخه بردت پارک محله که هم سرگرم بشی هم من به کارام برسم. یه ساعتی گذشته بود که دیگه داشتم نگران می شدم چرا نیومدین. من تو اتا...
29 بهمن 1392

دایره لغات رادین:

عشقم تو 15 ماهگی این کلماتی که زیر می نویسم رو تلفظ می کنی البته اونایی که بیشتر می گی و یادم مونده. صداتو ضبط کردم توشون خیلی از این حرفها رو می گی بعدش که خودت می شینی و به صدای ضبط شده ات گوش می دی که می گم بگو ... زودتر از صدای ضبط شده ات اون کلمات رو تلفظ می کنی. فکر کنم این تمرین خوبی واست باشه که کلمات ملکه ذهنت بشه. بادبادک: بابادَ ماشین: ماشی بابا: بابا مامان: ماما مه مه: مِ مِ کفش: کَ کیف: کیی کلید: کِلیی توپ: توو غذا: گذا (پسرم ترکی میگه غذا) آب: آآ ابرو: اَبو چشم: چش گوش: گوو زبون: زبووو مو: مو هاپو: هاپو نه: نَ باشه: باتِه بله: بَل کت (گربه انگل...
13 بهمن 1392