رادين رادين ، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 26 روز سن داره

نی نی آزی و بابا منصور

عشقم مریض می شود

عزیزم ای کاش می شد من به جای تو مریض بشم . ای کاش می شد تو هیچ دردی نداشته باشی و همه ی ناراحتی ها و دردهات برای من باشه. عشقم الان چند روزه به شدت اسهال گرفته ای. خیلیییییییییییییییییییییی برات ناراحتم چون خودت کم غذا بودی. جثه ای هم که نداشتی که بخوای آبش کنی. این مدت همه اش من و بابا ازت مواظبت کردیم بهت او آر اس دادیم و بردیمت دکتر. ٢ شب هم تا صبح نخوابیدی و ما بالای سرت بیدار بودیم چون تا صبح نتونستی بخوابی و همه اش بیدار می شدی و گریه می کردی الهی مامانت برات بمیره نبینم کوچولوی نازم اینجوری ناراحته. تازه سرما هم خوردی آخیییییییییییییییییییی. ولی پسرم خیلی مرده و تحمل می کنه. آفرین پسر نازم. بوسسسسسسسسسسسس را...
25 ارديبهشت 1392

کارهایی که رادین جان تو 7 ماهگی انجام می ده

سلام عشق مامانی الان تو ٧ ماهگی هستی گلم و یه مدته یاد گرفتی دست می زنی اونم با صدا تازه سینه هم بلدی بزنی می میرم از خنده و می گم پسر نازم واسه عزا و عروسی آماده است. پاهاتم می کنی توی دهنت و می مکیشون. تازه از پریروز یاد گرفتی سینه تو از زمین می کنی و چهار دست و پا می شی یا اینکه زانوهاتم بلند می کنی و انگار تخته شنا می زنی. و عقب عقب می ری و فعلا یاد گرفتی بک بری و نمی تونی جلو بری عشقمممممممممممممم. تازه دیروز برای اولین بار بدون کمک بابایی خودم تنهایی بردمت حمام. هوراااااااااااااا ...
25 ارديبهشت 1392

سال 92 مبارک

سلام عزیزم دلم به امید خدا امسال واسه اولین بار با حظور تو ٣ تایی عید رو جشن می گیریم. انشا الله سال خوب و پر برکتی برامون باشه. عزیزم منو بابا عاشقتیم و آرزومند بهترینها برات هستیم.. قربونت برم عاشق این عکسشم. بوسسسسسسسسسسس عشقم.     ...
19 اسفند 1391

عكس هاي 4 ماهگي رادين و عروسكهاش

عزيز دلم الان ديگه داره چهار ماه و نيمت مي شه. اينم عكس هاي 4 ماهگيت: عكسي از رادين بسيارررررررررررر متعجب، واه واه مامان جون چي شده؟!!!!!!!!!! براي ديدن عكس ها به ادامه مطلب بريد: بقيه عكس هاي رادين جان: اينم عكس دست پسر گلم. اين عكس رو مي زارم چون اون روز داشتم عاشقانه وقتي خواب بودي دستتو نگاه مي كردم. خواستم تو هم زاويه ديد منو ببيني. چقدر دستات كوشولو و ناز بودن عشقم اينا هممممممم عكس هاي  تو كنار يه تعداد از عروسكهات گلم: ...
3 اسفند 1391

كارهاييي كه رادين انجام ميده

  عزيز مامان يه مدته خيلي بهم وابسته شدي نگرانتم كه وقتي مي خواييم ببريمت مهدكودك چطور ازت جدا بشم. بخدا دلم خونه خيلي ناراحتم كه بعد از مرخصي زايمان بايد بفرستمت مهد كودك تويي كه يه لحظه از بغلم جدا نمي شي رو چطوري چند ساعت از خودم دور كنم!!!!!!!!!!!!!!! آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآةةةةةةةةةةةةةة عزيزم خيلي وقته ياد گرفته دوتا دستشو مي كنه تو دهنش با صدا انگار داره چلوكباب مي خوره ملچ ملوچ مي كنه.اون موقع من مي گم عزيزم من بايد تو رو بخورم تو چرا خودتو مي خوري/ مي دوني خيلي خوشمزه اي؟ يه مدت هم هست كه هر  چي مي خواي جيغ مي زني با كلي جيغ و داد كردن بهم مي گي خوابم مياد يا گشنمه خوب ماماني خودم مي دونم&nbs...
14 بهمن 1391

كلي عكس 2 ماهگي و 3 ماهگي رادين جان

بيا رها خانوممممممممممممممممممم اينم عكس هاي رادين: براي ديدن عكسها به ادامه مطلب رجوع شود: عكس يه ماهه گي رادين بگو ماشا الله: عكسهاي عاشوراي 91 تو دو ماهگي رادين: اينجا هم  روز عاشورا همه دورت هستن  انگار دارن فيلم سينمايي مي بينن. تازه همهي بچه ها نيستن اگه بودن بيشتر دورت شلوغ مي شد: اينم عكسهاي 2 ماهگي رادين:   اينها هم عكس هاي 3 ماهگي: يه عكس هم هست از زمانيكه پسر نازم مي خواد بخوابه. بايد مثله يه كبوتر تو دل مامانش جا كنه و  بچسبه بهم تا خوابش بگيره. قربونش برمممممممممممممممم الهييييييييييييييييييييييي...
11 بهمن 1391